تنگ درکش ورکش

تنگ درکش ورکش
پس از عبور تنگ سالداران و محوطه باستانی آن به تنگ درکش ورکش می رسیم ، گذرگاهی خطرناک با دره های عمیق و کوه های سر به فلک کشیده ، عبور از این گذرگاه به دلیل شیب های تند به سمت بالا و پایین مسیر ، افراد را مجبور می کرد که زین اسب را گاهی به جلو درکش و گاهی به عقب ورکش اند به همین دلیل علت آن را درکش ورکش نامیده اند ، در سمت چپ تنگ کوه سوخته قرار دارد . این کوه در تقسیمات کشوری در زمان پهلوی اول از جونقان جدا و به بخش کیار داده شده است.بنا به روایتی یکی از گنجهای عظیم ایران زمین که در شاهنامه حکیم توس نیز به آن اشاره شده ، در دل این کوه قرار دارد . بالای کوه به خاطر دید بسیار زیبا و فرح انگیز آن به شاه نشین معروف است . پس از طی کردن مسافتی در مدخل تنگ به لا فرح می رسیم ، شیاری در دل کوه که به نظر می رسد بعلت فراخ بودن آن به لا فراخ اسم گذاری شده و به مرور به لا فرح تبدیل شده است. پس از آن به آبشار دلهره آوری به نام کردیت می رسیم ، آبشار چنان با هیبت در دل دره های عمیق پیش می رود که هر انسانی را با صدایی وحشتناکش به ترس وا میدارد ، آبشاری که ارتفاع آن دستکمی از آبشار نیاگارا ندارد . به خاطر ارتفاع زیاد و فشار بیش از حد آب دورتا دور آبشار مه آلود هست و اسم کردیت به خاطر همین به روی آن گذاشته شده است. روبه روی آبشار در دامنه کوه سوخته چم لیرو قرار دارد جایی که در ازمنه قدیم پر از پوشش گیاهی ، گون و درختان بلوط و جانورانی از قبیل گرگ و خرس بوده است. بالای چم لیرو قسمتی از کوه شبیه کلاه می باشد که نقل شده هخامنشیان شکل کلاه خود را از آن وام گرفته اند .پس از عبور از تونل ها به چشمه ای می رسیم که بعلت داشتن درخت های سنجد به چشمه سنجدی معروف می باشد ، حدود یک کیلومتر از چشمه سنجدی به جایی به نام لاشور میرسیم که مرز جنوبی جونقان با شهرستان اردل می باشد ، در بالایی لاشور در کنار راه قدیمی درختهای بلوطی کاشته شده است که می گویند این درختان توسط زرتشت پیامبر ایرانی زمانی که از دژ پارت عبور میکرد کاشته شده است . و هر کس اقدام به بریدن آنها کند ، اتفاق شومی برایش می افتد .