ای آسمان
ای آسمان به سوز دل من گواه باش ، کز دست غم به کوه و بیابان گریختم داری خبر که شب همه شب دور از آن نگاه ، مانند شمع سوختم و اشک ریختم؟
ای آسمان به سوز دل من گواه باش ، کز دست غم به کوه و بیابان گریختم داری خبر که شب همه شب دور از آن نگاه ، مانند شمع سوختم و اشک ریختم؟
کاش میدانستی آن کس که در تو امید به زندگی را پرورش میداد ، خودش محتاج ، قطره ای از باران محبت بود
دوست داشتن کسی که سزاوار دوستی نیست ، اسراف در محبت است !!!
هرگاه دفتر محبت را ورق زدی، هرگاه زیر پایت خشخش برگها را احساس کردی، هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره خاموش دیدی، برای یک بار در گوشهای از ذهن خود نه به زبان...
شبی از سوز گفتم قلم را ، بیا بنویس غم های دلم را ، قلم گفتا برو بیمار عاشق ، ندارم طاقت این بار غم را …
متاسفانه زندگی امروز بسیاری از ما، تفاوتی با زندگی دیروزمانندارد، روزهایی مدام، دوان دوان در پی هم می آیند و می روند، فردا هایی کههمان تکرار دیروزند به سرعت می گذرند؛
داشتم تو وبها می گشتم که با وب میثم آشنا شدم برام متن زیر خیلی جالب بود شاید برای آن دسته از شما که دوست دارید از یکنواختی همیشگی نجات پیدا کنید، در زیر...