بایگانی‌ روزانه: آوریل 4, 2013

ارزانی شماست

اشکی که بی‌صداست پشتی که بی‌پناست دستی که بسته است پایی که خسته است دل را که عاشق است حرفی که صادق است شعری که بی‌بهاست شرمی که آشناست دارایی من است ارزانی شماست

قفسم شد

هر کسی هم نفسم شد دست آخر قفسم شد. من ساده به خیالم که همه کار و کسم شد. اون که عاشقانه خندید خنده های من دزدید زیر چشمه مهربونی خواب یک توطئه میدید

لحظه ها

لحظه ها گذرا و خاطرات ماندگارند حاضرم تمام هستیم را بدهم تا لحظه ها ماندگار وخاطرات گذرا شوند!

کاش

کاش میدانستی آن کس که در تو امید به زندگی را پرورش میداد ، خودش محتاج ، قطره ای از باران محبت بود